هرچه میخواهد..........
درباره وبلاگ


بسم الله الرحمن الرحیم آرزومند آرزوهای زیبایتان

پيوندها
سفارت کبرای جمهوری اسلامی افغانستان در تهران
پایگاه مجازی دانشجویان افغانی
دانشجویان افغانستانی دانشگاه پیام نور قم
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان iهرچه میخواهد.......... و آدرس azizkhan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 17
بازدید ماه : 52
بازدید کل : 16389
تعداد مطالب : 23
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1


نويسندگان
عزیزالله

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, :: 20:39 :: نويسنده : عزیزالله

آموخته ام که با پول میتوان خانه خرید_ولی آشیانه نه........

میتوان رختخواب خرید_ولی خواب نه............

میتوان ساعت خرید_ولی زمان نه............

میتوان مقام خرید_ولی احترام نه...........

میتوان کتاب خرید_ولی دانش نه..........

میتوان دارو خرید_ولی سلامتی نه.............

ومیتوان آدم خرید_ولی دل نه!!!؟؟؟

چارلی چاپلین
 

 
یک شنبه 23 بهمن 1390برچسب:, :: 8:44 :: نويسنده : عزیزالله

 

 آرزو دارم روزی این حقیقت به واقعیت مبدل شود كه همه‌ی انسان‌ها برابرند.
 
 بهتر است روی پای خود بمیری تا روی زانو‌هایت زندگی كنی.
 
 قطعاً خاك و كود لازم است تا گل سرخ بروید. اما گل سرخ نه خاك است و نه كود
 
 بر روی زمین چیزی بزرگتر از انسان نیست و درانسان چیزی بزرگتر از فكر او.
 
 عمر آنقدر كوتاه است كه نمی‌ارزد آدم حقیر و كوچك بماند.

چیزی ساده تر از بزرگی نیست آری ساده بودن همانا بزرگ بودن است.

به نتیجه رسیدن امور مهم ، اغلب به انجام یافتن یا نیافتن امری به ظاهر كوچك بستگی دارد.
 
 
 
 
آنكه خود را به امور كوچك سرگرم می‌كند چه بسا كه توانای كاهای بزرگ را ندارد.

اگر طالب زندگی سالم و بالندگی‌رو می باشیم باید به حقیقت عشق بورزیم. 

زندگی بسیار مسحور كننده است فقط باید با عینك مناسبی به آن نگریست
 
 
 

 

 

 
دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:سکوت, :: 11:28 :: نويسنده : عزیزالله

بعضي وقتا سکوت ميکني چون اينقدر رنجيدي که نمي خواي حرفي بزني ... بعضي وقتا سکوت ميکني چون واقعآ حرفي واسه گفتن نداري ... گاه سکوت يه اعتراضه ، گاهي هم انتظار ... اما بيشتر وقتا سکوت ... واسه اينه که هيچ کلمه اي نمي تونه غمي رو که توو وجودت داري ، توصيف کنه ...

 
دو شنبه 10 بهمن 1390برچسب:, :: 11:33 :: نويسنده : عزیزالله

بــه مــن تکيــه کــن!
مــن تمــام هستــي ام را
دامني مي کنــم تــا تــو ســرت را بــر آن بنــهي!
تمــام روحــم را
آغــوش مي ســازم تا تــو در آن از هــراس بيــاســايي!
تمــام نيــرويــي را کــه در دوســت داشتــن دارم
دستــي مي کنــم تــا چهــره و گيســويــت را نــوازش کنــد!
تمــام بــودن خــود را
زانــويي مي کنــم تــا بــر آن بــه خــواب روي!
خــود را، تمــام خــود را
بــه تــو مي سپــارم تــا هــر چــه بخــواهي از آن بيــاشــامي!
از آن بــرگيــري، هــر چــه بخــواهي از آن بســازي، هــر گــونه
بخـواهي، بــاشــم!
از ايــن لحظــه مــرا داشتــه بــاش!